{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی (etaidar) تابیدن، پ در واژهنامه ترجمیک
متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجهای دربرنداشت.
معنی (etaidar) تابیدن، پرتو افکندن, معنی (ثفشهیشق) تابیدن، پرتو افکندن, معنی (etaidar) تاfdbj، /cتm اtljbj, معنی اصطلاح (etaidar) تابیدن، پرتو افکندن, معادل (etaidar) تابیدن، پرتو افکندن, (etaidar) تابیدن، پرتو افکندن چی میشه؟, (etaidar) تابیدن، پرتو افکندن یعنی چی؟, (etaidar) تابیدن، پرتو افکندن synonym, (etaidar) تابیدن، پرتو افکندن definition,
معنی It, ترجمه It به فارسی, معنی runtime fraction, ترجمه runtime fraction به انگلیسی, معنی استعمال کردن، دسته گذاشتن دسته، قبضه شمشیر، وسیله، لمس، احساس بادست، دست , زدن به، بکار بردن، سرو کارداشتن با، رفتار کردن
, ترجمه استعمال کردن، دسته گذاشتن دسته، قبضه شمشیر، وسیله، لمس، احساس بادست، دست , زدن به، بکار بردن، سرو کارداشتن با، رفتار کردن
به انگلیسی, معنی نازک کاری، تجاری
, ترجمه نازک کاری، تجاری
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی